کد مطلب:369967 جمعه 20 اسفند 1395 آمار بازدید:1013

42 - کم شمردن کارهای خوب - بسیار شمردن کارهای بد
 بسم الله الرحمن الرحیم

و استقلال الخیر و ان كثر من قولی و فعلی و استكثار الشر و ان قل من قولی و فعلی .

معنای خیر 

امام سجاد علیه السلام در این دو قطعه دعا به پیشگاه خداوند عرض می كند: بارالها؟ موفقم بدار تا كارهای خوبی را كه قولا و عملا انجام می دهم كم بشمرم ، هر چند بسیار باشد و بدی هایی را كه با زبان و عمل از من صادر می شود بزرگ بشمرم ، هر چند بسیار باشد و بدی هایی را كه با زبان و عمل از من صادر می شود بزرگ بشمرم ، هرچند ناچیز باشد و بدی هایی را كه با زبان و عمل از من صادر می شود بزرگ بشمرم ، هر چند ناچیز باشد. به خواست خداوند این دو جمله از دعای شریف مكارم الااخلاق موضوع بحث و سخنرانی امروز خواهد بود. راغب در معنای خیر چنین می گوید: الخیر ما یرغب فیه الكل كالعقل مثلا و العدل و الفضل ؛

خیر آن چیزی است كه تمام انسانها به آن رغبت و علاقه دارند مانند عقل و عدل و فضل . عقل خیر است و افاضه كننده آن ذات اقدس الهی است ، اما عدل و فضل خیری است كه ممكن است به افاضه خدا باشد و ممكن است بشر با اراده و اختیار خود آن را انجام دهد. امام سجاد (ع ) در عبارت دعا از خیری نام برده كه آن را با زبان و عمل انجام می دهد و چنین خیری می تواند واجبات دینی و اعمال خوبی باشد كه مكلف آنها را برای خدا بجا می آورد و می تواند كارهای نیكی باشد كه شخص مسلمان طبق تاءدیب دینی و بر اساس كرامت نفس و بزرگواری طبع با زبان و عمل ، آنها را به نفع مردم انجام می دهد و دعای امام سجاد (ع ) می تواند حاوی این هر دو معنی باشد. اولیای گرامی اسلام همواره تذكر می دادند و مسلمانان را به این نكته اساسی متوجه می نمودند كه بشر هر قدر در راه بندگی و اطاعت خداوند مجاهده و كوشش نماید قادر نیست حق بندگی او را ادا كند و مراتب عبودیت خود را آنطور كه باید و شاید ابراز نماید. از این رو به موازات عباداتی كه مرم انجام می دهند لازم است به تقصیر و نارسایی خود در پیشگاه مقدس الهی اعتراف نمایند و این مطلب در خلال روایات بسیاری خاطر نشان گردیده است .

عجز بشر از ادای حق بندگی 

عن ابی الحسن موسی علیه السلام قال لبعض ولده یا بنی ! علیك بالجد لا تخرجن نفسك من حد التقصیر فی عبادة الله عزوجل و طاعته فان الله تعالی لا یعبد حق عبادته . (238)

حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به بعضی از فرزندان خود فرمود: بر تو باد به جد و كوشش ، و خویشتن را از حد تقصیر در عبادت و اطاعت حضرت باری تعالی خارج مدان زیرا خداوند آنطور كه شایسته و سزاوار اوست عبادت نمی شود.

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : قال الله عزوجل : لا یتكل العاملون علی اعمالهم التی یعملون بها لثوابی فانهم لو اجتهدوا و اتعبوا انفسهم اعمارهم فی عبادتی كانوا مقصرین غیر بالغین فی عبادتهم كنه عبادتی فیما یطلبون من كرامتی . (239)

از رسول اكرم (ص ) است كه خداوند فرموده : كسانی كه اهل عمل و عبادت اند برای نیل به عدل و پاداش من به اعمال خود اتكا ننمایند زیرا اینان هر قدر خود را به تعب اندازند و در تمام عمر عبادت كنند باز هم مقصرند و اعمالشان نارسا و كوتاه است و با عبادتی كه انجام می دهند به كنه عبادتم نمی رسند و برای نیل به كرامت من شایستگی ندارند.

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : علیك بالجد و لا تخرجن نفسك من حد التقصیر فی عبادة الله تعالی و طاعته فان الله عزوجل لا یعبد حق عبادته . (240)

امام صادق (ع ) فرموده : بر تو باد به سعی و كوشش و هرگز نفس خود را از حد تقصیر در عبادت و طاعت بیرون مبر چه آنكه حق عبادت حضرت باری تعالی هرگز ادا نشده است .

عجز فرشتگان از عبادت شایسته خدا 

نه فقط انسانها قادر نیستند حق بندگی خداوند را ادا كنند و آنطور كه شایسته و سزاوار است او را عبادت و اطاعت نمایند بلكه فرشتگان نیز با آنكه از غرایز حیوانی و شهوات نفسانی منزه و مبرا هستند از بندگی و عبودیتی كه شایسته مقام مقدس ربوبی است عاجز و ناتوان اند. علی علیه السلام در وصف فرشتگان از این نظر چنین فرموده است :

و انهم علی مكانهم منك و منزلتهم عندك و استجماع اهوائهم فیك و كثرة طاعتهم لك و قلة غفلتهم عن امرك لو عاینوا كنه ما خفی علیهم منك لحقروا اعمالهم و لزرو علی انفسهم و لعرفوا انهم لم یعبدوك حق عبادتك و لم یطیعوك حق طاعتك . (241)

فرشتگان با مكانتشان از تو، منزلتشان نزد تو، و تجمع تمایلاتشان در تو، و بسیاری اطاعتشان برای تو، و كمی غفلتشان از فرمان تو، اگر ببینند باطن آنچه را كه از تو بر آنان پنهان است اعمال خود را ناچیز می شمرند و آنها را بر خود عیب می گیرند و می فهمند كه حق بندگی را در پیشگاه مقدست انجام نداده اند و آنطور كه باید ترا اطاعت ننموده اند. افراد با ایمان عبادت و اطاعت خود را در پیشگاه الهی هر قدر بسیار باشد كم و كوچك می شمرند و همچنین تخلفات و معاصی خویش را هر قدر هم كوچك باشد بزرگ به حساب می آورند و با توجه به اینكه معرفت افراد با ایمان و درك معنوی آنان متفاوت است ، كوچك شمردن اطاعت و بزرگ شمردن معصیت در نظر آنان نیز متفاوت خواهد بود.

درجات حب الهی 

ساءل ابی علیا علیه السلام عن درجات المحبین ماهی . قال ادنی درجاتهم من استصغر طاعته و استعظم ذنبه و هو یظن ان لیس فی الدارین ما خوذ غیره فغشی علیه الاعرابی فلما افاق قال هل درجة اعلی منها؟ قال نعم ، سبعون درجة . (242)

یك مرد اعرابی از علی (ع ) پرسید: درجات محبین چیست ؟ حضرت فرمود: پایینترین درجه برای كسی است كه طاعت خود را كوچك تلقی كند و معصیت خود را بزرگ ببیند و چنین گمان داشته باشد كه در دنیا و آخرت هیچ كس جز او مورد مؤ اخذه حضرت باری تعالی نیست . مرد اعرابی از شنیدن این كلام بیهوش شد. چون به هوش آمد از حضرت پرسید: آیا درجه ای از این بالاتر هم وجود دارد؟ فرمود بلی ، هفتاد درجه .

با در نظر گرفتن روایاتی كه معروض افتاد، معلوم شد افراد با ایمان حتی اولیای بزرگ خداوند و همچنین فرشتگان الهی قادر نیستند حق بندگی خداوند را آنطور كه شایسته است بجا آورند و به نسبت معرفتی كه دارند عبادتها و اطاعتهای خویشتن را كوچك و كوچكتر می شمرند و اعتراف دارند كه : ماعبدناك حق عبادتك .

دو احتمال در كلام امام سجاد 

امام سجاد (ع ) در جمله دعای مكارم الاخلاق كه موضوع سخنرانی امروز است ، به پیشگاه خداوند عرض می كند: و استقلال الخیر كثر من قولی و فعلی . اگر مقصود حضرت زین العابدین (ع ) از كلمه خیر كه در این عبارت آمده بندگی و اطاعت باشد معنای سخن امام آن می شود كه : بارالها؟ موفقم بدار تا عباداتی را كه با زبان و عمل در پیشگاه مقدست انجام داده ام ، گرچه بسیار باشد، آن را قلیل و كم بشمرم . در این صورت ، مدلول دعای امام یك امر توحیدی و اعتقادی است و مفاد آن اعتراف به این مهم است كه : پروردگارا! بندگانت با سعی و مجاهده بسیار قادر نیستند حق بندگیت را ادا كنند و عباداتی را كه شایسته مقام مقدس توست انجام دهند. اگر مقصود حضرت زین العابدین (ع ) از كلمه خیر كه در جمله دعا آمده نیكی و احسان به مردم با زبان و عمل باشد، همچنان لازم است احسان كننده عمل خیر خود را هر چند بزرگ باشد كوچك بشمرد، زیرا بزرگ به حساب آوردن آن اولا برای دریافت كننده احسان ناگوار و سنگین خواهد بود و ثانیا از بزرگ وانمود كردن احسان استشمام منت گذاری می شود و این كار، مرضی خداوند و اولیای گرامی اسلام نیست .در اینجا برای روشن شدن ارزش خیر و انواع نیكی ها و همچنین كوچك شمردن آنها روایاتی را به عرض شنوندگان محترم می رساند:

قال رجل للنبی صلی الله علیه و آله : احب ان اكون خیر الناس . فقال : خیر الناس من ینفع الناس و كن نافع لهم . (243)

مردی به رسول اكرم (ص ) عرض كرد: دوست دارم بهترین مردم باشم . فرمود: بهترین مردم كسی است كه نفعش عاید مردم گردد، پس تو كوشش كن كه وجودت برای مردم نافع باشد.

عن علی علیه السلام قال : علیكم باعمال الخیر فبادروها و لا یكن غیركم احق بها منكم . (244)

علی (ع ) فرموده : بر شما باد به مبادرت در اعمال خیر و چنان نشود كه دیگر اقوام و ملل بر شما پیشی گیرید و در كار خود از شما شایسته تر باشند.

در روایات اسلامی اعمال نیك با زبان و كار، به عناوین مختلفی از قبیل ایثار، مواسات ، ادخال سرور، عمل معروف ، خیر و احسان آمده است .

محبوبترین مردم نزد پیامبر (ص ) 

قیل یا رسول الله ! ای الناس احب الیك ؟ قال : انفع الناس بالناس . قیل یا رسول الله ! فای الاعمال افضل ؟ قال : ادخال السرور علی المؤ من . قیل : و ما سرور المؤ من ؟ قال : اشباع جوعته و تنفیس كربته و قضاء دینه و من مشی مع اخیه فی حاجة كان كصیام شهر و اعتكافه و من مشی مع مظلوم یعینه ثبت الله قدمه یوم تزل الاقدام . (245)

به رسول اكرم (ص ) عرض شد: كدامین مرد نزد شما محبوبترند؟ فرمود: آنانكه وجودشان برای مردم نافعتر است . عرض شد: كدام عمل افضل و برتر است ؟ فرمود: دل مؤ من را شاد كردن . عرض شد: سرور مؤ من در چیست ؟ فرمود: گرسنگیش را با غذا برطرف نمودن ، غصه و اندوهش را گشودن ، دینش را ادا كردن . سپس فرمود: هر كس برای حاجت برادرش با او برود اجرش همانند یك ماه روزه گرفتن و اعتكاف نمودن است . كسی كه به منظور اعانت با مظلومی برود خداوند در روزی كه قدمهای مردم لرزان است قدم او را ثابت نگاه می دارد.

نیكوكاران و اغتنام فرصت 

در مكتب آسمانی اسلام برآوردن حاجات ، حل مشكلات ، حمایت از مظلومان ، و خلاصه ، هر نوع خدمتی به مردم با مال و جاه ، زبان و قلم ، به هر وسیله و هر شكل كه باشد، رحمتی است كه از طرف حضرت باری تعالی شامل حال خدمتگزاران می شود. شایسته است افراد نیكوكار از این فرصت پر ارزش استفاده كنند، مشكل گرفتاران را حل نمایند، و خویشتن را از رحمت و فیض الهی بهره مند سازند و این مدلول بسیاری از روایات اهل بیت علیهم السلام است .

حاكمیت بر رحمت الهی 

عن اسمعیل بن عمار الصیرفی قال : قلت لابیعبدالله علیه السسلام جعلت فداك ، المؤ من رحمة علی المؤ من ؟ قال نعم . قلت و كیف ذاك ؟ قال ایما مؤ من اتی اخاه فی حاجة فانما ذلك رحمة من الله ساقها الیه و سببها له . فان قضی حاجته كان قد قبل الرحمة بقبولها و ان ردة عن حاجته فهو یقدر علی قضائها فانما رد عن نفسه رحمة من الله جل و عز ساقها الیه و سببها له و ذخر الله عزوجل تلك الرحمة الی یوم القیامة حتی یكون المردود عن حاجته هو الحاكم فیها، ان شاء صرفها الی نفسه و ان شاء صرفها الی غیره . یا اسماعیل ! فاذا كان یوم القیامة و هو الحاكم فی رحمة من الله قد شرعت له فالی من تری یصرفها؟ قلت لا اظن یصرفها عن نفسه . قال لا تظن و لكن استیقن فانه لن یردها عن نفسه . (246)

اسماعیل بن عمار صیرفی حضور امام صادق (ع ) شرفیاب شد. عرض كرد: فدایت شوم ، آیا مؤ من برای مؤ من رحمت است ؟ فرمود: بلی . عرض كردم : این چگونه است ؟ فرمود: هر مؤ منی برای حاجتی نزد برادر مؤ من خود می آید این آمدن ، رحمتی است از طرف باری تعالی كه به سوی او سوق داده شده و صاحب حاجت مسبب آن بوده است . اگر شخص مورد مراجعه حاجت او را برآورد با عمل خود، رحمت الهی را قبول نموده است و اگر حاجت او را برنیاورد با آنكه قدرت برآوردن داشته رحمت الهی را از خود گردانده است . خداوند این رحمت را تا قیامت ذخیره می كند و در آن روز شخصی را كه حاجتش برآورده نشده بر آن رحمت حاكم می گرداند، اگر بخواهد به دیگری برگذار می كند. سپس امام (ع ) از اسماعیل پرسید: به نظر تو آن رحمت الهی را به چه كسی وامی گذارد؟ اسماعیل عرض كرد: گمان نمی كنم آن رحمت را از خود بگرداند. فرمود: گمان نكن بلكه یقین داشته باش كه آن را به كسی جز خودش وا نمی گذارد.

گاهی فرد با ایمان برای حاجت خود به برادر دینیش مراجعه می كند. او با نفوذ كلام و محبوبیتی كه در جامعه دارد می تواند مشكل او را به آسانی حل كند و با گفتن كلمه ای حاجتش را برآورده سازد. اگر چنین كند، به فرموده امام صادق (ع ) با این عمل خیر، خویشتن را از رحمت الهی ، كه به صاحب حاجت ، آن را با خود آورده است برخوردار می سازد. قال رسول الله صلی الله علیه و آله : و الذی نفسی بیده ما انفق الناس من نفقة احب من قول الخیر. (247)

رسول اكرم (ص ) فرموده : قسم به كسی كه جانم در قبضه قدرت اوست ، مردم هیچ ارفاقی نكرده اند كه محبوبتر از سخن خیر باشد.

كسانی كه در قلوب مردم پایگاه معنوی دارند و از جاه و محبوبیت بهره مندند باید از این نعمت همانند دیگر نعمتها به نفع مردم استفاده كنند و حوایجشان را بر آورده سازند، غافل نباشند از اینكه خداوند در قیامت از صاحبان جاه همانند مالداران پرسش می كند و آنان را مورد مؤ اخذه قرار می دهد.

قیامت و سؤ ال از مال و جاه 

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : ان الله تعالی لیساءل العبد فی جاهه كما یساءل فی ماله فیقول یا عبدی ! رزقك جاها فهل اعنت به مظلوما او اغثت به ملهوفا. (248)

رسول اكرم (ص ) فرمود: در قیامت خداوند از جاه بنده خود می پرسد، همان طور كه از مالش . می گوید به تو جاه دادم ، آیا با نعمت جاه ، مظلومی را مورد حمایت قرار دادی یا مصیبت زده ای را یاری نمودی ؟

خلاصه اگر كلمه خیر كه در دعای امام سجاد (ع ) آمده و استقلال الخیر و ان كثر من قولی و فعلی نیكی و احسان قولی و عملی با مال و جاه و دیگر عوامل باشد معنای كلام امام ، آن می شود كه عرض می كند: بارالها موفقم بدار خیر و احسانی را كه با زبان و عمل انجام می دهم هر قدر بزرگ باشد آن را كوچك بشمرم .

درباره كوچك شمردن عمل خیر روایات بسیاری رسیده است ، از آن جمله این حدیث شریف است :

عن الرضا علیه السلام قال : لا یتم المعروف الا بثلاث خصال : تعجیله و تصغیره و ستره . فاذا عجلته هناءته و اذا صغرته عظمته و اذا سترته اتمته . (249)

حضرت رضا (ع ) فرموده : عمل معروف ، تتمیم و تكمیل نمی شود مگر با سه وصف : زود انجام دادن ، كوچك شمردن ، و پنهان داشتن . با عجله در كار خیر آن را گوارا می سازی ، با كوچك شمردنش آن را بزرگ می نمایی ، و با پنهان داشتن آن را تتمیم نموده ای .

كرامت امام (ع ) و عذر خواهی 

ائمه معصومین علیهم السلام با كرامت نفس و طبع بلندی كه داشتند نه تنها خدمتهای بزرگ خود را كه نسبت به مردم می نمودند كوچك می شمردند بلكه در پاره ای از مواقع عذر می خواستند. شخص عربی وارد مدینه شد، اهالی پرسید كریمترین مرد در این شهر كیست ؟ او را به حضرت حسین بن علی علیهما السلام راهنمایی نمودند. شرفیاب محضر مباركش شد. سه شعر گفت كه شعر سومش از مراتب معرفت او به تعالیم حیات بخش اسلام و ارزش خدمتهای رسول گرامی (ص ) و علی (ع ) حكایت می كرد.

لولا الذی كان من اوائلكم ، كانت علینا الجحیم منطبقة .

اگر جد و پدر بزرگوارت نمی بودند، جایگاه همه ما در دوزخ بود.

قال علیه السلام یا قنبر! هل بقی من مال الحجاز شی ء؟ قال نعم ، اربعة آلاف دینار. فقال هاتها. جاءها من هو احق بهامنا. ثم نزع بردته ولف الدنا نیر فیها و اخرج یده من شق الباب حیاء من الاعرابی و انشاء: خذها فانی الیك معتذر و اعلم بانی علیك ذوشفقة . . (250)

امام (ع ) به قنبر فرمود: از مال حجاز چیزی باقی نمانده ؟ عرض كرد: بلی ، چهار هزار دینار. فرمود: از مال حجاز چیزی باقی نمانده ؟ عرض كرد: بلی ، چهار هزار دینار فرمود بیاور، چه آنكه برای دینارها كسی آمده كه از ما اولی و احق به آنهاست . آنگاه حضرت جامه كوچك سیاه رنگی را كه روی لباس پوشیده بود از بر به در آورد، پولها را در آن ریخت و جامه را پیچید، برای آنكه عرب در موقع دریافت پول با حضرت مواجه نباشد و شرمنده نشود، دست خود را از شكاف در بیرون نمود و فرمود: بگیر این مبلغ را كه من از تو عذر می خواهم ، بدان كه من دوستدار تو هستم .

حضرت حسین (ع ) چهار هزار دینار طلا با این همه ادب و احترام به آن مرد می دهد و این مبلغ بزرگ را آنقدر كوچك به حساب می آورد كه از عرب عذر خواهی می نماید.

امام سجاد علیه السلام در جمله دوم این قسمت از دعای مكارم الاخلاق كه موضوع نیمه آخر سخنرانی امروز است ، به پیشگاه خداوند عرض می كند:

و استكثار الشر و ان قل من قولی و فعلی .

بارالها! موفقم بدار بدی هایی را كه با زبان و عمل از من صادر می شود بزرگ بشمرم ، هر چند كوچك و ناچیز باشد.

امام (ع ) و مصونیت از لغزش 

حضرت علی بن الحسین علیهما السلام و سایر ائمه معصومین در پناه خداوند مصون از لغزش اند، هرگز با زبان و عمل مرتكب كار بد نمی شوند و دامن پاكشان آلوده نمی گردد؛اینكه امام (ع ) در جمله دعای و استكثار الشر و ان قل من قولی و فعلی . ذكر كرده و شر را به گفته و عمل خود ارتباط داده ، به منظور رعایت ادب در سخن است ، نخواسته كار بد را به زبان و عمل مرد مستند نماید، در واقع امام با بیان این جمله می خواهد مسلمانان را متوجه كند كه اگر شری را قولا یا عملا مرتكب شدید، هر چه به نظرتان كوچك بیاید، آن را بزرگ بشمرید و مهم تلقی نمایید زیرا كوچك شمردن كار بد، آدمی را در گناه جری و جسور می كند و در معاصی ، لاابالی و بی پروایش می نماید، و این حالت روانی در زمینه گناه ، خطری است بسیار بزرگ و می تواند انسانها را به راه سقوط و تباهی سوق دهد. از این رو اولیای گرامی اسلام ضمن روایات بسیاری این مطلب را به مسلمانان تذكر داده و زیان كوچك شمردن گناه را خاطر نشان ساخته اند و در اینجا قسمتی

از آن روایات ذكر می شود.

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : لا تنظروا الی صغر الذنب و لكن انظروا الی ما اجتراءتم . (251)

رسول اكرم (ص ) فرموده : نظرتان به كوچكی گناه نباشد، بلكه در این امر نظر كنید كه چگونه به معصیت و نافرمانی خدای توانا جرئت كرده اید.

كوچك شمردن گناه 

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : اتقوا المحقرات من الذنوب فانها لا تغفر .قلت و ما المحقرات ؟ قال : الرجل یذنب الذنب فیقول طوبی لی ان لم یكن لی غیر ذلك . (252)

امام صادق (ع ) فرمود: بپرهیزید از گناهانی كه به نظرتان كوچك می آید، چه این قبیل گناهان بخشوده نخواهد شد. راوی حدیث می گوید به حضرت عرض كردم : گناه كوچك شمرده شده چیست ؟ فرمود: شخص ، گناهی را مرتكب می شود و می گوید خوشا به حال من اگر غیر از این گناهی نمی داشتم .

عن علی علیه السلام قال : اشد الذنوب ما استهان به صاحبه . (253)

علی (ع ) فرمود: شدیدترین گناهان گناهی است كه صاحبش آن را خوار و ناچیز بشمرد.

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : اربعة فی الذنب شر من الذنب : الاستحقار و الافتخار و الاستبشار و الاصرار (254)

رسول اكرم (ص ) فرموده : چهار چیز است در گناه كه از اصل گناه بدتر و مذمومتر است : كوچك شمردن گناه ، مباهات نمودن به گناه ، خوشحال شدن از گناه ، و ادامه دادن به گناه .

عن الصادق علیه السلام قال : و لا تحقرن سیئة فانها ستسوءك یوما و لا تحقرن حسنة و ان صغرت عندك و قلت فی عینك فانها سیسرك یوما. (255)

امام صادق (ع ) فرمود: هیچ گناهی را حقیر و ناچیز به حساب نیاور، چه آنكه روزی ترا آزار خواهد داد و هیچ حسنه ای را كوچك و غیر قابل اعتنا مشمار اگر چه نزد تو كوچك و در نظرت كم بیاید، چه آن حسنه روزی ترا شاد و مسرور خواهد كرد.

گناهكار و دو خطر بزرگ 

كسی كه گناه را كوچك می شمرد و بی پروا آن را مرتكب می شود باید بداند با دو خطر بزرگ مواجه است : اول آنكه با عمل ناروای خویش به حریم رفیع باری تعالی اسائه ادب می كند و احترام نهی او را رعایت نمی نماید. دوم آنكه وقتی گناه را كوچك تلقی نمود در ادامه آن بیباك می شود و به تكرار آن اصرار می ورزد و معاصی صغیره چون به هم پیوست كبیره می شود و عذاب بزرگ الهی را در پی خواهد داشت و حضرت امام هفتم علیه السلام این مطلب را از قول حضرت مسیح ابن مریم به حواریین نقل فرموده است :

عن موسی بن جعفر علیهما السلام : ان المسیح قال للحواریین : ان صغار الذنوب و محقراتها من مكائد ابلیس یحقرها لكم و یصغرها فی اعینكم فتجتمع و تكثر فتحیط بكم . (256)

حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام فرمود: مسیح ابن مریم به حواریین گفت : معاصی صغیره و گناهان كوچك از دامهای ابلیس است . او گناهان را نزد شما كوچك می كند و آنها را در نظرتان صغیر و حقیر جلوه می دهد. آن گناهان مجتمع می شوند و بسیار می گردند و سرانجام شما را به احاطه خود در می آورند و محصورتان می نمایند.

خطر تراكم گناهان كوچك 

رسول گرامی اسلام (ص ) برای آنكه خطر اصرار در معاصی صغیره و گرد آمدن آنها را به طور محسوس به مسلمانان بفهماند در یكی از سفرها با عمل بسیار ساده و قابل درك عموم ، مطلب را آنطور كه باید برای اطرافیان روشن نمود و جریان امر به صورت حدیثی در كتب روایات نقل شده كه متن آن در اینجا به عرض می رسد:

قال ابو عبدالله علیه السلام : ان رسول الله صلی الله علیه و آله نزل بارض قرعاء فقال لاصحابه ائتوا بحطب فقالوا: یا رسول الله ! نحن بارض قرعاء مابها من حطب . قال : فلیات كل انسان بما قدر علیه . فجاءوا به حتی رموا بین یدیه بعضه علی بعض . فقال رسول الله هكذا تجتمع الذنوب . ثم قال : ایاكم و المحقرات من الذنوب فان لكل شی ء طالبا، الا و ان طالبها یكتب . (257)

امام صادق (ع ) فرمود: رسول اكرم (ص ) به سرزمینی خشك كه در آن گیاهی نمی رویید نزول نمود. سپس به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم جمع كنید و بیاورید. عرض كردند: در این زمین چیزی نمی روید و هیزمی یافت نمی شود. فرمود: بروید و هر كدام هر چه یافتید با خود بیاورید. رفتند، تجسس نمودند و در گوشه و كنار زمین بوته های كوچك خار یافتند، آنها را كندند، حضور حضرت آوردند و روی هم انباشتند و توده خاری شد.رسول اكرم (ص ) فرمودند: گناهان اینطور جمع می شود، سپس تدكر داد كه از گناهان كوچك بپرهیزید كه هر چیز طالبی دارد و طلب كننده معاصی ، گناهان را ثبت می كند.

گویی پیشوای اسلام خواست با دستور جمع آوری هیزم در آن بیابان بدون گیاه ، اصحاب خود را متوجه كند كه گناهان صغیره كه آنها را حقیر می شمرید همانند بوته های كوچك خار است كه در این بیابان به نظر نمی آمدند، شما در طلبشان رفتید، آنها را گردآورید، و اینك به صورت توده بزرگ خار در آمده است .طالب گناهان كه فرشتگان الهی هستند گناهان صغیره شما را می نویسند و مجموعشان به صورت گناهی بزرگ در می آید.

اصرار در گناهان كوچك 

از جمله دوم دعای مكارم الاخلاق موضوع بحث امروز: و استكثار الشر و ان قل من قولی و فعلی این نتیجه به دست آمده كه شرور و بدی هایی كه به نظر ما كوچك و ناچیز می آید باید آنها را بزرگ بشمریم و با اهمیت تلقی نماییم زیرا وقتی گناه به نظرمان كوچك آمد، در ارتكابش جری و جسور می شویم و بی پروا آن را مكرر در مكرر انجام می دهیم ، غافل از آنكه اصرار در گناه ، هر چند از معاصی صغیره باشد. نزد باری تعالی بسیار عظیم و بزرگ است

عن علی علیه السلام قال : اعظم الذنوب عند الله ذنب اصر علیه عامله . (258)

علی (ع ) فرموده : بزرگترین گناهان نزد خداوند گناهی است كه عامل آن در اتیابش مصر باشد و عملا آن را ادامه دهد.

در پایان بحث امروز لازم است توجه شنوندگان محترم به نكته ای معطوف گردد، امید است این نكته همواره در خاطرها بماند و هرگز از یاد نرود. دعای شریف مكارم الاخلاق مجموعه ای است انسان ساز، اگر افراد در جملات آن دقت كنند، تعالیم آن را بدرستی فراگیرند و عملا آنها را به كار بندند، قطعا از كرامت نفس و تعالی معنوی ، كه پایه و اساس انسانیت است ، برخوردار می گردند و به مكارم اخلاق كه هدف عالی بعثت پیشوای بزرگ اسلام است متخلق می شوند.

دو درس آموزنده 

اما در دو جمله ای كه امروز مورد بحث قرار گرفت دو درس بسیار آموزنده و سعادت بخش است كه نباید آن را فراموش كنیم . جمله اول این بود كه هر كار خیر و خوبی را با زبان و عمل انجام می دهیم هر قدر هم بزرگ باشد آن را قلیل و كوچك به حساب آوریم ، زیرا اگر آن كار خیر عبادت باشد با كم شمردن آن به عجز خویشتن از ادای حق بندگی باری تعالی اعتراف نموده ایم و این اعتراف از طرفی ما را از عجب در عبادت مصون می دارد و از طرف دیگر معرفت ما را به مقام رفیع ربوبی تقویت می نماید، و اگر آن كار خیر، خدمت به مردم باشد، قلیل شمردن آن موجب می شود كه نعمت بر دریافت كننده آن گوارا گردد و ما را نیز از منت گذاردن كه موجب ابطال عمل خیر است محافظت می نماید.

جمله دوم دعا این بود: شری را كه با زبان و عمل مرتكب می شویم ، هر قدر هم كوچك باشد آن را بزرگ به حساب می آوریم زیرا كوچك شمردن معصیت صغیره ما را در عمل جری می كند و آن را تكرار می كنیم و ادامه و اصرار معاصی صغیره در پیشگاه خداوند گناه بسیار بزرگ به حساب می آید و می تواند ما را دچار بدبختی و عذاب ابدی باری تعالی بنماید.

دو تذكر گرانقدر 

حدیث كوتاهی از رسول اكرم (ص ) روایت شده كه حاوی هر دو دستور مورد بحث امروز است . اصل روایت و ترجمه آن ذكر می شود. لازم می دانم عموم شنوندگان عین عبارت حدیث یا ترجمه آن را حفظ كنند و در تمام مدت زندگی همواره آن را به خاطر داشته باشند و عملا به كار بندند و موجبات سعادت خویش را فراهم آورند:

عن النبی صلی الله علیه و آله : لا تحقروا شیئا من الشر و ان صغر فی اعینكم و لا تستكثروا الخیر و ان كبر فی اعینكم . (259)

رسول اكرم (ص ) فرموده : هیچ شری را ناچیز و حقیر نشمرید اگر چه در نظرتان كوچك باشد و هیچ كار خیر و خوبی را بسیار نبینید اگر چه در نظرتان بزرگ بیابید.